تماس با ما
ورود به انجمن
موزیک وبسایت
جستجو

خبرنامه



آخرين نظرات سايت
داود خدابنده - سلام دیوس
دزد کثیف از وبلاگ من میای به نام خدا میدزدی خخخخ
ای کسکش
)
- 1395/8/18
محمد مهدی مزینانی - سلام لطفا وبلاگ و چت روم من رو هم لینک کنید باتشکر
Fadaktarh.rozblog.com
chattik.tk - 1394/5/10
maryam - عالی بود موفق باشید - 1394/4/20
مجتبی - عالی - 1394/4/20
مرتضی - خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ - 1394/4/20
اذین - عزیزم وبلاگ قشنگی داری به وبلاگ منم یک سر بزن


ممنون - 1394/4/20
مهرناز - لاااااااااااااایکاز بیست 22 - 1394/4/13
مهدیه - زیبا بود
پاسخ:خواهش میکنم - 1394/4/13
قادر -

باسلام میخواستم منو لینک کنیبا اسم تازه ها


با تشکر از شما


پاسخ: از طریق چت باکس در ارتباط باشید - 1394/4/10
hani - سلام وبت فوق العاده بود خیلی قشنگ و جالب
موفق باشی - 1394/4/7/jokenews-facebo
عاشقانه
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…

ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…

اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به

وضوح حس می کردیم…

می دونستیم بچه دار نمی شیم…

ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…

اولاش نمی خواستیم بدونیم…

با خودمون می گفتیم…

عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…

بچه می خوایم چی کار؟…

در واقع خودمونو گول می زدیم…

هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…

تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…

اگه مشکل از من باشه …

تو چی کار می کنی؟…

فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…

خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…

علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…

گفتم:تو چی؟ گفت:من؟

گفتم:آره… اگه مشکل از من باشه… تو چی کار می کنی؟ 

برگشت…زل زد به چشام…گفت: تو به عشق من شک داری؟…

فرصت جواب ندادو گفت: من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…

با لبخندی که رو صورتم نمایان شد 

خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره…

گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…

گفت:موافقم…فردا می ریم…

و رفتیم… نمی دونم چرا اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید…

اگه واقعا عیب از من بود چی؟…

سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…

طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…

هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…

بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…

یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…

اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره هردومون دید…

با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیست…

بالاخره اون روز رسید…

علی مثل همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو می گرفتم…

دستام مثل بید می لرزید…

داخل ازمایشگاه شدم…

علی که اومد خسته بود…

اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟

منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…

اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود…

یا از خوشحالی…

روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد…

تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…

بهش گفتم:علی… تو چته؟ چرا این جوری می کنی…؟

اونم عقده شو خالی کرد گفت: من بچه دوس دارم مهناز…مگه گناهم چیه؟…

من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…

دهنم خشک شده بود… چشام پراشک… گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری…

گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی… پس چی شد؟

گفت:آره گفتم… اما اشتباه کردم… الان می بینم نمی تونم… نمی کشم…

نخواستم بحثو ادامه بدم… پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…

اتاقو انتخاب کردم…

من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم… تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم…

یا زن بگیرم… نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم… بنابراین از فردا تو واسه خودت…منم واسه خودم…

دلم شکست… نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم…

حالا به همه چی پا زده… 

دیگه طاقت نیاوردم

لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…

برگه جواب ازمایش هنوز توی جیب مانتوام بود…

درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…

احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…

توی نامه نوشت بودم:

علی جان…سلام…

امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…

چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم…

می دونی که می تونم… 
دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم…

وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه… 

باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم…

اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…

توی دادگاه منتظرتم…امضا…مهناز!

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0

بازديد : 224
تاريخ : 11 تير 1394 زمان : 18:17 | نويسنده : ADMIN | نظرات ()
راست یا دروغ
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.

دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..

حال دختر خوب نبود..

نیاز فوری به قلب داشت..

از پسر خبری نبود..

دختر با خودش میگفت : 

میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..

ولی این بود اون حرفات..

حتی برای دیدنم هم نیومدی…

شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. 

آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..

دکتر بالای سرش بود.

به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟

دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.

شما باید استراحت کنید..

درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.

اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. 

بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.

الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.

از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم

میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..

پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..

امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.

(عاشقتم تا بینهایت)

دختر نمیتوانست باور کند..

اون این کارو کرده بود..

اون قلبشو به دختر داده بود..

آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..

و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…!

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0

بازديد : 243
تاريخ : 11 تير 1394 زمان : 18:17 | نويسنده : ADMIN | نظرات ()
دوست کیست؟
به خیلی ها میگیم “دوست”…

به هرکسی که بتوونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم.

خیلی از این “دوست”ها، دوست نیستن.

همکارن، همکلاسین،فامیل دورن،همسایه ن، یه آشنان

”دوست” اونیه که باهاش رازهای مشترک داری.

اونیه که وقتی دلت گرفت اول از همه شمارهء اونو میگیری.

اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی.

اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی.

که اگه دلت گرفت بهش میگی “دلم گریه میخواد!”

اونیه که دستت رو میگیره و میگه “میفهمم”.

که نمیخواد براش توضیح واضحات بدی.

اونیه که سر زده خراب میشی سرش.

نمیگی شاید آمادگی نداشته باشه.

چون مهم نیست.

نه برای اون نه برای تو.

حتی اگر خونه ش خیلی کثیف باشه.

یا سرش خیلی شلوغ باشه.

چون همیشه برای تو وقت داره.

دوست اونیه که همیشه برات گزینهء اوله.

اونیه که بهت سرکوفت نمیزنه.

تحقیرت نمیکنه. بهت نمیخنده…

بقیه یا همکارن، یا همکلاسین، یا فامیل دورن، یا همسایه، یا یه آشنان

همهء اینا رو گفتم که بگم آدما عوض میشن

اما معیار دوستی عوض نمیشه.

برای همین یکی که تا دیروز برات “دوست” بود میشه یه خاطره یا یه همکلاسی قدیمی…

بعد اونی که سالها همکلاسی قدیمیت بود برات میشه “دوست”!

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0

بازديد : 214
تاريخ : 11 تير 1394 زمان : 18:17 | نويسنده : ADMIN | نظرات ()
بهار
بهار یعنی نو شدن

زنده شدن

از مردگی در آمدن

بهار که می آید

نور خورشید مهربان تر می تابد

زمین آغوشش را برای شکوفه ها باز می کند

رود جریان می یابد

سبزه آرام سر از زمین بلند می کند

بهار یعنی آغازی دوباره

بهار یعنی امید.....امید....امید

و من به امید آغازی دوباره

بهار را شروع می کنم...

به امید بودن با تو...

تویی که همه ی زندگی من هستی...

پیشاپیش نوروزت مبارک

به امید سالی بهتر از پارسال

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0

بازديد : 294
تاريخ : 11 تير 1394 زمان : 18:17 | نويسنده : ADMIN | نظرات ()
سال نو بدون یار کهن

سال نو در راه است و من بدون تو سال را تحویل خواهم کرد

افسوس از نبودنت

افسوس از حس جانسوز بی تو بودن، حس تلخ تنهایی

اما...

نه! من تنها نیستم!!!

غم ها بدون تو مرا تنها نمی گذارند...

و از غم هایم وفادارتر عکس های توست عکس هایی که بالبخندی زیبا مرا رصد می کنند

عکس هایی که نوید روزهای خوش با هم بودن را می دهند

و من...

سالم را تحویل می کنم با امید بودنت و با این امید که این آخرین سال تحویل تنهایی است

آری هنوز هم همچون روزهای اول آشنایی خوش خیالم

ولی یک چیز با آن روزها فرق کرده...

عشقمان نسبت به هم فرق کرده...

ومن هر روز بیش از دیروز تو را دوست می دارم

و تو هر روز آتش عشقت کم رنگتر به نظر می رسد

با این اوصاف بی نهایت دوستت دارم...

امتياز : نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0

بازديد : 198
تاريخ : 11 تير 1394 زمان : 18:17 | نويسنده : ADMIN | نظرات ()
آخرين مطالب ارسالي
من زندم
مذاکرات هسته | اخبار مذاکرات هسته | توافق هسته ای
جوک | اس ام اس سری 123
جوک جدید +18
جوک
ترانه ی خونه ی مادر بزرگه (ورژن 2015) |داستان طنز|شعر طنز
جوک فکه فامیله ما داریم | جوک فامیلی | جوک سری جدید
جوک.جوک فارسی.جوک خنده دار.استاتوس فیس بوکی
جوک فارسی | جوکِ سری ماه رمضان | جوک ماه عسل
نام های اصیل ایرانی (دختر) - لیست نام های ایرانی اصیل
اسم های اصیل ایرانی (پسر)
جوک ماه رمضان
جوک جدید سری جدید ماه رمضان ( جوک ماه عسل )
تفاوت خنده دار کتاب درسی دخترانه و پسرانه (طنز)
جوک جدید جوک 4 خنده
جوک خنده دار (جوک فیس بوکی)
جوک برنامه ی ماه عسل
جوک جدید (جوک های آپدیت ماه رمضان)
جوک جدید
عکس مسئول تدارکات استقلال (با مزه ترین چهره ی سال)
صفحات سايت
تعداد صفحات : 25
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد
کد پيشواز هاي ايرانسل
بانک اس ام اسی
درباره سايت
به جوک نیوز خوش آمدید| جوک نیوز مرجع جوک در ایران و در لوکس بلاگ می باشد .... برای تبلیغات می توانید از بخش نظرات و یا تماس با ما اقدام نمائید.... باتشکر مدیریت جوک نیوز
آمار سايت
آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 123
کل نظرات : 35
بازديد آمار بازديد
بازديد امروز :
بازديد ديروز :
گوگل امروز : 0
گوگل ديروز : 0
بازديد هفته :
بازديد ماه :
بازديد سال :
بازديد کلي :
نویسندگان
ADMIN
امکانات اختصاصی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 123
تعداد نظرات : 35
تعداد آنلاین : 1








تمامي حقوق مطالب و طراحي و کدنويسي قالب براي جوک نیوز محفوظ ميباشد و کپي برداري از آن به هر نحوی حرام می باشد .

Indexed By Word (برج چت)

Indexed By Word (جوک جدید فارسی)

<--Indexed By Word (جوک جدید)

Indexed By Word (جوک فارسی)

Indexed By Word (جوک نیوز)

/--> Indexed Word(جوک) /-->